سفارش تبلیغ
صبا ویژن























طلیعه صبح

اگر مستمندی را دیدی که توشه ات از زمین بردارد ،
                     دریغ مکن و بارت را بدو بسپار ،تا برایت تا قیامت حمل کند ،
چه بسا که در قیامت محتاج شوی و در جستجوی چهره ی آشنای وی گردی...
                                                                                       در آستانه سال نو هستیم،اینک بهترین فرصت است...


نوشته شده در پنج شنبه 87/12/22ساعت 6:10 عصر توسط شکیبا| نظرات ( ) |

ثانیه ای برای بودن!  دقیقه ای برای بودن!  ساعتی برای نایستادن!
    ثانیه ها و دقیقه ها و ساعت ها!   عمری برای نیک زیستن! 
از ثانیه ات آغاز کن، که هر جشن تولدی خط پایان یک سال از عمر فرصت توست... اندکی بنگر که ره توشه ات را تا کنون از چه انباشته ای؟! 


نوشته شده در سه شنبه 87/12/20ساعت 12:5 صبح توسط شکیبا| نظرات ( ) |

تا به یاد دارم همیشه وقتی سال تحویل میشه ،یه حس عجیبی سراسر وجودم رو فرا م گیره ،یه چیزی درونم بهم می گه یه جور حس تازگیه! کمتر از 17 روز دیگه به لحظه تحویل سال باقیست... به سرآغاز بهار! امسال که بهت تحویل شد یادت به پایان سال هم باشه ، اگه خدا بخواد قراره یک سال دیگه عمر کنی،کم زمانی نیست، خیلی کارها می شه انجام داد، حرکت به سوی نور... یادت باشه هر کاری که انجام دادی رنگ نور داشته باشه و به سوی نور باشه وگرنه معطل شدی! به کسانی فکر کن که در حسرت داشتن فرصتی هستند برای زیستن...

                    بیا و امسال بهاری شو و بهاری بمان، حتی اگر همه فصل ها بیایند و بروند...

 

به سمت نور یشتاب!
نوشته شده در سه شنبه 87/12/13ساعت 12:21 عصر توسط شکیبا| نظرات ( ) |

اندیشیدم،دیدم که هیچ چیز جز سپاس خداوند مهربان نمی تواند آغازگر خوبی باشد!
پس به سبب آفرینش و نعمت حیاتی که ارزانیم داشتی،
ای مهربان، ای لطیف و ای زیبا آفرین تو را شکر می گویم و کلامی ندارم که تو را خوش آید جز درود وسلام بر پاکان پیام آوری که برایمان ارسال فرمودی...
 بی آن که اندیشه ای کنی آفریدی و خلق کردی از هیچ و چه حکیمانه!!!

 

مینیاتور آفرینش_استاد فرشچیان
نوشته شده در دوشنبه 87/12/12ساعت 1:6 صبح توسط شکیبا| نظرات ( ) |